سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رویای یخی...

 

پر می‌کرد یادت، همه حجم خالی فضایم را

و خواستنت شیطنت می‌کرد، در مسیر نبض رگ‌هایم

بوته نورس احساسم، ریشه دوانده بود در تری اشک‌هایم

همه روزه، می‌شنیدم صدای عشق را

حتی در قیژ قیژ، لولای در قدیمی

همه شب;

پشت پرده، سایه‌ای از جنس تو اردو زده بود

رویای هم آغوشیت نخ بادبادکی بود

که مرا بالا می‌کشاند تا دب اکبر

و در مجادله ناکوک دل و عشق،

کوچکتر از باخته شده بود "عقلم"

تو می‌دانستی;

رویای شیرینم، یخیست

"هایش" کردی

چه ساده تبخیر شد از گرمی نفس‌هایت...


 




تاریخ : جمعه 92/5/18 | 2:28 صبح | نویسنده : سایه روشن | نظر